آریان : مرد آریایی

زن کوچولوها!

1390/2/24 10:34
نویسنده : مامان پپو
1,011 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل پسر مامان. ماچ

دیروز فیلم سینمایی زنان کوچک رو دیدم. با اینکه درس داشتم اما قشنگ نشستم تا آخر دیدمش. (آخه به خاطر نم زدن سقف ما طبقه بالا شوفاژا رو خاموش کرده بودن و بارون شدیدی میومد و منم که سرمایییی! جوراب روفرشی ضخیم پوشیده بودم و چند فنجون قهوه خوردم اما افاقه نکرد.)

 بگذریم. بچه که بودیم کارتونشو تلویزیون پخش می کرد. قصه خونواده ای بود با 4 تا دختر. یادش به خیر!

زن کوچولوها

منم که اون موقع ها یه پا جودی ابوتی بودم واسه خودم و همیشه مقادیر متنابهی پروانه و شاپرک دور سرم در حال چرخش بودن، کلی با دختر جسور و بلندپرواز و نویسنده خونواده ی توی فیلم «همزادپنداری» می کردم.

حالا شاید بپرسی همزاد پنداری (یا شایدم «هم ذات پنداری»!) چیه؟ راستش مامان جون از حالا اینو بدون آدم بزرگا خیلی وقتا از بعضی لغتا استفاده می کنن بدون اینکه خودشونم درست و حسابی معنیشو بدونن. مثلا" این رئیس ما هر از گاهی میگه : «علی ای الحال» وقتی اینو میگه خودش چشاش گرد میشه از بس کلمه اش ثقیله!!! (ثقیل یعنی فخیم! فخیمم یعنی سنگین! ای وای! بزار حرفمو بزنم بچه جون، انقد سوال نکن!)

آره، داشتم می گفتم چون اخلاق و رفتار و آرزوهای منم مثل «جوزفین» (معروف به جو) توی فیلم بود، خودمو جای اون میزاشتم و خاله هاتم هرکدوم جای یکی دیگه که بیشتر به شخصیتشون نزدیک بود.

جوزفین

خلاصه ما با این کارتون زندگی می کردیم. خیلی باحال بود. منم که عشق فیلم، کلی خاطره واسم زنده شد...

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

زينب عشق مامان و بابا
6 اردیبهشت 90 16:07
سلام سلام ممنون از محبتتون. وبلاگ قشنگي داريد با آرزوي سلامتي
مامان عسل و آریا
11 اردیبهشت 90 8:42
سلام آریان عزیز.ممنونم دوست خوبم.چشم مرسی.آره من هم کلی ناز می کنم واسه ی بابا مامانم.مامان بابام هم منو همیشه تصور می کنند.از خدا نشونیتو میگیرم تا توی آسمون ها با هم دوست بشیم. ممنون که از بابام تعریف کردی.من بابامو خیلی دوست دارم. مرسی که لینکم کردی من هم به مامانم گفتم شما رو با افتخار لینک کنه.راستی من یک خواهر هم دارم.اسمش عسله.خوشحال میشه بهش سربزنی.